حتی آنهایی که بهتغییرات جهانی اعتقاد دارند، یا تحول صنعتخودرو ایران را دور از دسترس میبینند، یا در برابر آن مقاومت میکنند، یا جسارت اجرای تغییرات بزرگ را ندارند. در این میان، گروه دیگری نیز وجود دارند که چشمانتظار منجیانی برای حل مشکلات صنعت و بازار خودرو کشور هستند. صنعت ایران نیازمند مدیرانی آگاه بهعلم روز، شجاع و الهامبخش است؛ مدیرانی که از سطوح عالی تا مسائل اجرایی بتوانند نسل جوان را بهحرکت درآورند و تغییرات بنیادین در این صنعت ایجاد کنند.
تقویت اتحاد برای همافزایی علمی و عملی
کلید گشودن درهای پیشرفت و تحول، ایجاد اتحاد و همافزایی علمی و عملی است؛ همان اتفاقی که در چین رخ داد. برنامه «ساخت چین ۲۰۲۵» که در سال ۲۰۱۵ رونمایی شد، نمونهای الهامبخش از عزم و اراده یک ملت برای بازسازی صنعتی است. چین با سرمایهگذاری صدها میلیارد دلاری در زیرساختها و صنعتخودرو، پایههای تسلط خود بر زنجیرهتامین جهانی را بنا نهاد.
این کشور اکنون با کنترل ۸۵ درصد پالایش عناصر کمیاب و فرآوری مواد معدنی حیاتی مانند لیتیوم، کبالت و گرافیت، شریان حیاتی فناوریهایی همچون خودروهای برقی، هوش مصنوعی، نیمههادیها و ابزارهای پیشرفته تولید را در اختیار دارد. اما این موفقیت تنها حاصل برنامهریزی جسورانه سال ۲۰۱۵ نیست؛ بلکه نتیجه دههها تلاش مداوم و هدفمند مردم چین است.
در مقابل، کشورهای غربی بهدلیل برونسپاری تولیدات، غفلت از زیرساختهای صنعتی و گرفتار شدن در بنبستهای سیاسی، فرصتهای صنایع تولیدی خود را از دست دادهاند. این بیتوجهی آنها را به بزرگترین رقیب ژئوپلیتیکی خود وابسته کرده است. اکنون غرب برای مقابله با پیشرفت چین به بازسازی زیرساختهای تولیدی خود میاندیشد؛ اما این بازنگری هزینهای سنگین برایشان داشته است و خواهد داشت.
فرصتی برای بازسازی
ایران برخلاف چین که از صفر آغاز کرد، هنوز سالانه یکمیلیون دستگاه خودرو تولید میکند؛ پایهای که اگر بهدرستی مدیریت شود، میتواند سکوی پرتابی برای جهش صنعتی باشد. اما طی کردن این مسیر، نیازمند تلاش مضاعف برای ارتقای کیفیت و اتخاذ تصمیمات جسورانه است. چالشهای پیش رو هرچند بزرگ هستند، اما غیرقابل حل نیستند.
سوال اصلی این است که آیا ایران میخواهد هدایت تحول صنعتی خود را در دست گیرد یا آن را بهدیگران واگذار کند؟ اختلافات داخلی (که انعکاس آن در فرآیند واگذاری و خصوصیسازی اخیر کشور دیده میشود) و تصمیمگیریهای پراکنده سبب شدهاند گلوگاههای صنعتی کشور عملا فلج شوند؛ درحالی که دیگران، چه در شرق و چه در غرب، با سرعتی چشمگیر در حال نوآوری و سرمایهگذاری هستند.
ایران برای بازپسگیری جایگاه هدایت درونی خود در صنایع کلیدی باید سیاستهایی اتخاذ کند که ضمن تقویت تولید داخلی باکیفیت، اتحادهای همافزا ایجاد کند و سرمایهگذاری عمیقی روی نسل جوان داشته باشد؛ نسلی که معمار آینده کشور خواهند بود. ما نیازمند مدیران صنعتی جوان آگاه بهعلوم روز دنیا هستیم.
اکنون بخشهایی از لایه مدیریتی صنایع خودروسازی و زنجیرهتامین کشور، دیگر حرف جدیدی برای گفتن ندارند و همچنان روش سعی و خطای شکستخورده همیشگی را دنبال میکنند.
از طرفی چین نشان داده است با تمرکز و اراده میتوان زنجیرهتامین جهانی را متحول کرد. ایران نیز میتواند چنین کند؛ اما تنها اگر اختلافات داخلی کنار گذاشته شود و منتظر دیگران نمانیم تا مشکلات ما را حل کنند. مسیر پیش روی ایران پرچالش است؛ اما با اتحاد هدفمند، اقدامات شجاعانه و تعهد بهتعالی ملی قابل پیمودن خواهد بود.
چشمانداز آینده صنعتی ایران
غفلت بیشتر از تحولات جهانی سبب پسرفت سریع صنعت ایران خواهد شد. اگر اقدام جدی نکنیم، شاید طی ۲ تا ۵ سال آینده شرایط پیچیده و دشواری در صنعت ایجاد شود. برای دستیابی به صنعتی پویا و رقابتی، ایران باید از چهرههایی جوان بهره گیرد که مرجعیت صنعتی دارند و از تحولات جهانی آگاهند. این افراد میتوانند نقش متحدکنندهای ایفا کرده و صنعت کشور را بهسوی نوآوری هدایت کنند.
صنعت ایران از سخنان تکراری و غیرعلمی آزرده شده است. آینده خودروسازی ایران متعلق بهجوانان تحصیلکرده ماست؛ اگر بزرگ فکر کنیم، قاطعانه عمل کنیم و بهتوانایی جمعی خود ایمان داشته باشیم.
تنها با درک تحولات جهانی، همبستگی ملی و بهرهگیری از ظرفیتهای بینظیر کشور میتوانیم جایگاهی شایسته در صحنه جهانی کسب کنیم. شایستگی صنعتی چیزی نیست که کسی به ایران بدهد؛ بلکه خودمان باید آن را با تلاش جمعی بهدست آوریم.